دفترچه خاطرات خدا .......
نوشته شده توسط : مريم

شنبه : امروز در بارگاه مشغول محاسبات فیزیکی برای نصب و راه اندازی سیاره های جدید بودیم دستور داده ایم آتش زیر گالیله را زیاد کنند تا مردک اینگونه برای ما زحمت درست نکند! مردم سرشان به کار خودشان گرم بود و یک خورشید بود و یک ماه و مقداری ستاره که چسبانده بودیم طاق آسمان ! حالا همه فضول شده اند و هر روز به یک جای کار ما سرک می کشند! چشم درست کرده اند پدرسوخته ها که ته و توی عالم را وارسی کنند! هر سوراخی می بینند این چشمشان را فرو می کنند تویش ببینند چه خبر است!دستور داده ایم در آزمایشگاه بارگاه در مورد تغییرات نسل های اخیر بندگان تحقیق کنند! چند قرنی است خیلی فضول شده اند!

يکشنبه:از صندوق قرض الحسنه بهشت تماس گرفته اند و لیست مفسدان اقتصادی را که وام گرفته و پس نداده اند اعلام کرده اند! یکی نوح است که وام برای کشتی سازی گرفته بوده و ورشکست شده ، دیگران هم ابراهیم و اسماعیل و نوادگان و نتیجه گانشان هستند که همگی سند خانه خودمان کعبه را گرویی گذاشته اند و نمی شود اقدامی کرد ، یک وام هم متعلق به محمد است که بچه کوچیکشان مهدی پول را ورداشته و در رفته است!امروز قدری کسالت داشتیم عزرائیل را فرستاده ایم زمین مقداری شیطنت کند تا بلکه حالمان معقول شود.تعداد متنابهی از بندگان را آورده است که فرستاده ایم قسمت محاسبات کارهای این عزرائیل هم دارد تکراری می شود! خسته شدیم از سیل و زلزله و اینها! هنوز کسالتمان برطرف نشده است!

دوشنبه: از جهنم خبر رسیده است که سوخت تمام شده است و آتشی در کار نیست ! مغضوبین به جای عذاب و آتش از شدت سرما روی ویبره هستند! ملک سوخت را احضار کردیم . نوسان قیمت جهانی نفت و تصمیمات اوپک را بهانه کرده است ! دستور فرمودیم از ذخیره سوخت بارگاه علی الحساب یک حواله صادر کنند تا اهالی جهنم دچار ذات الریه نشوند و خرج اضافی پشت دستمان بگذارند!

سه شنبه : به میکاییل چی دستور دادیم در مورد این مردک احمدی نژاد و دار و دسته اش گزارش مبسوطی تهیه کند. مثل اینکه اطلاعاتی در مورد بنده دودره بازمان مهدی دارد! آخرین بار کل باغ های بهشت را بین تعدادی از دوزخیان قولنامه نموده و فراری شده بود! خبر رسیده بود که به علم شعبده وارد شده و اصول غیب شدن از انظار را آموخته اما در اصول ظهور به مشکل برخورد کرده است!

چهارشنبه:از اداره بازرگانی بهشت تماس گرفته اند در مناطق بالانشین بهشت مومنین بر روی رودخانه شیر و عسل سدسازی کرده اند و در املاک خود دریاچه مصنوعی ساخته اند! و شیر و عسل را در مناطق پایینی سهمیه بندی کرده و به صورت یارانه ای به فروش می رسانند! و سود قابل توجهی به جیب می زنند! محتمل است ریش نداشته ملک های سازمان شیر و عسل را چرب کرده باشند! امان از دست مومنین!

پنجشنبه : وضعیت اقتصادی دربار کمی آشفته شده ،ملک اقتصاد را احضار کرده ایم ..بحران اقتصادی آمریکا را بهانه کرده است! دستور داده ایم یک فروند کارت سوخت نامحدود از سهمیه الهی خودمان برای آتش کریستف کلمب صادر کنند! هر چه آتش است از گور همین پدرسوخته در می آید!

جمعه: چند روزی است فکر می کنم نانت نبود ، آبت نبود؟! ملک و حوری ات دم دست نبود؟! خلقت این آدمیزادت چه بود دیگر؟! از روز خلقت این موجود دوپا و فضول آسایش نداشته ایم . هر کاری برایشان می کنیم یک چیزی هم طلبکار می شوند! همیشه دنبال واسطه و پارتی هستند! جالب اینجاست که واسطه ها اعتبارشان از ما بالاتر رفته است.

توجه: مطلب از خودم نیست، توسط دوستی به دستم رسید، نمی دانم مال کیست.....

فقط توي وبلاگ نوشتم كمي تفريح كنيدو لبخند بزنيد

 

دوستان و هم وطنان نظر يادتون نره

 

ياعلي





:: بازدید از این مطلب : 303
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 9 مرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: